به سراغ من اگر می آیید . . .!

ساخت وبلاگ
آمد اما در نگاهش آن نوازشها نبود‎چشم خواب آلوده اش را مستی رویا نبود‎نقش عشق و آرزو از چهره ی دل شسته بود‎عکس شیدایی در آن آیینه ی سیما نبود‎لب همان لب بود اما بوسه اش گرمی نداشت‎دل همان دل بود اما مست و بی پروا نبوددر دل بیزار خود جز بیم رسوایی نداشت‎گرچه روزی همنشین جز با من رسوا نبوددر نگاه سرد او غوغای دل خاموش بود‎برق چشمش را نشان از آتش سودا نبود‎دیدم آن چشم درخشان را ولی در آن صدف‎گوهر اشکی که من میخواستم پیدا نبود‎بر لب لرزان من فریاد دل خاموش بود‎آخر آن تنها امید جان من تنها نبود‎جز من و او دیگری هم بود اما ای دریغ‎آگه از درد دلم زان عشق جانفرسا نبود به سراغ من اگر می آیید . . .!...ادامه مطلب
ما را در سایت به سراغ من اگر می آیید . . .! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kamranmohammadzadeha بازدید : 27 تاريخ : چهارشنبه 26 مهر 1402 ساعت: 12:30

اونا که تو زندگیشون قصه های خوب شنیدندتو قمار زندگانی همه جور بازی رو دیدنداونا که تو خلوت شب، شعرهای حافظ رو خوندندهمه راه و رفتن اما بر سر دو راهی موندندبهشون بگین که اینجا یه نفر همیشه مستهیه نفر همیشه تنها سر این کوچه نشستهبهشون بیگید که قصه اش مثل شاهنومه درازهکی بوده کجا رسیده چه جوری باید بسازهحالا قصه هاشو مست ها توی میخونه ها میگنداما اون همیشه مست رو توی اونجا راه نمیدندبهشون بگین که اینجا یه نفر همیشه مستهیه نفر همیشه تنها سر این کوچه نشستهدیگه نیست کمند دلها گیسوهای رنگ برفشدیگه می خونه جای نیست که بیاد رو لب و حرفشبزارید همه بدونن که به دست غم اسیراخرش یه شب همونجا سر این کوچه میمیرهبهشون بگین که اینجا یه نفر همیشه مستهیه نفر همیشه تنها سر این کوچه نشستهمن امشب سرخوش و دیوانه و مست و غزل خوانمبه جام می پناه آورده امبه جام می پناه آورده ام از غم گریزانمگر از میخانه باز آیمگر از میخانه باز آیم مرا غم باز می جویدروید ای دوستان من گوشه میخانه می مانممی مانمدیگه نیست کمند دلها گیسوهای رنگ برفشدیگه می خونه جای نیست که بیاد رو لب و حرفشبزارید همه بدونن که به دست غم اسیراخرش یه شب همونجا سر این کوچه میمیرهبهشون بگین که اینجا یه نفر همیشه مستهیه نفر همیشه تنها سر این کوچه نشسته به سراغ من اگر می آیید . . .!...ادامه مطلب
ما را در سایت به سراغ من اگر می آیید . . .! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kamranmohammadzadeha بازدید : 24 تاريخ : چهارشنبه 26 مهر 1402 ساعت: 12:30

دلم تنگه ولی اینجا کسی چشم انتظارم نیستهمه هستن ولی افسوس اونی که دوست دارم نیستهمش حس میکنم انگار رو سینم کوه آوارهآخه دلتنگی و غربت یه درد دیگه ای دارهبرای من که دلتنگم تو هم دردی و هم درموناگه بودی نمیمردن امید و آرزوهامونتو رفتی و نفهمیدی غمت توی خونه مهمون شددرست جایی که تو رفتی همون نقطه زمستون شدتو با رفتن نفهمیدی که من مودنم و بیراههیه روز میاد و میفهمی که رفتن آخرین راههبرای من که دلتنگ تو هم دردی و هم درموناگه بودی نمیمردن امید و آرزوهامونتو رفتی و نفهمیدی غمت توی خونه مهمون شددرست جایی که تو رفتی همون نقطه زمستون شدتو با رفتن نفهمیدی که من موندم و بیراههیه روز میاد و میفهمی که رفتن آخرین راهه به سراغ من اگر می آیید . . .!...ادامه مطلب
ما را در سایت به سراغ من اگر می آیید . . .! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kamranmohammadzadeha بازدید : 45 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 14:34

خرابی و خراباتی همه شب زنده دار امشبهمه عاشق همه مجنون به مستی بیقرار امشببیا ای سوته دل ساقی به مستی بی ملالم کنخدایا امشب این می را حلالم کن حلالم کنبیادش باده مینوشم که با دردش هم آغوشمبه یک جرعه به صد جرعه نشد دردش فراموشمبگو ای مهربون ساقی به اون نا مهربون یارمبه حق حرمت مستی بیاد امشب به دیدارمبیا ای سوته دل ساقی به مستی بی ملالم کنخدایا امشب این می را حلالم کن حلالم کنغریبی موند و تنهایی از این غربت دلم تنگهبیا ساقی پناهم ده که سقف آسمون سنگهمبادا ای رفیق امشب نگیری ساغر از ساقینمیدونی چه کوتاهه شب مستی و مشتاقیخدایا درد عشق امشب تو قلبم آشیون کردهبه می محتاج محتاجم که می درمون هر درده به سراغ من اگر می آیید . . .!...ادامه مطلب
ما را در سایت به سراغ من اگر می آیید . . .! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kamranmohammadzadeha بازدید : 49 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 14:34

به پشت سر نگاه نکن دلت میگیره همسفرخاطره های خوبت بردار و با خودت ببربذار فراموشم بشه کی خونه مو آتش زدهتو هم بیا و مثل من به روت نیار حالت بدهبه روت نیار که توو دلت امیدتو آتیش زدنبه روت نیار کیا خوبن به روت نیار کیا بدنیه کوچ اجباری ببین زخمات یادش نمیرهجسمت میبخشه بهت روحت اما میگیرهتو هم بیا و مثل من به روت نیار حالت بدهبذار فراموشم بشه کی خونه مو آتیش زدهبه پشت سر نگاه نکن هیچی نمونده از قدیمکوبرو محکمتر نزن ما اشتباهی در زدیمتو هم بیا و مثل من به روت نیار حالت بدهبذار فراموشم بشه کی خونه مو آتیش زدهبا هر مرور خاطره با اشکای گونه نشین ببین تو آغوش جهان نه جا داری نه سرزمینادامه ی قصه مونو به بغض صد ساله ببخشبه برگی از تاریخ ما افتادن از عرش به فرشتو هم بیا و مثل من به روت نیار حالت بدهبذار فراموشم بشه کی خونه مو آتیش زدهبه پشت سر نگاه نکن به سراغ من اگر می آیید . . .!...ادامه مطلب
ما را در سایت به سراغ من اگر می آیید . . .! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kamranmohammadzadeha بازدید : 86 تاريخ : چهارشنبه 5 بهمن 1401 ساعت: 16:51

چرا بیداری شب و روز من به چشم هات خواب میدمنگران نباش عزیزم من به گلها آب میدمنگران نباش همیشه همه یِ کارها غلط نیستیکمی فکره چشم هات باش که مالِ خودت فقط نیستنگران نباش عزیم بزار راحت بشه خیالماگه تاره مویی از تو کم بشه وای به حالمنگران نباش عزیم ، نگران نباش عزیموقتی ابری میشه چشم هات میبینی که خیلی سردنچون حوالیه نگاهت همیشه زندگی کردمتو چقدر خوبی عزیزم ما یه قلبیم توو دو تا تنبیش از این مراقبت کُن از خودت به خاطر مننگران نباش عزیم بزار راحت بشه خیالماگه تاره مویی از تو کم بشه وای به حالمنگران نباش عزیم ، نگران نباش عزیم به سراغ من اگر می آیید . . .!...ادامه مطلب
ما را در سایت به سراغ من اگر می آیید . . .! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kamranmohammadzadeha بازدید : 107 تاريخ : جمعه 18 آذر 1401 ساعت: 21:47

اگه تو هم حس میکنی گوشای دنیا کرد شدهاگه یه جنگل پیش روت سوخته و خاکستر شدهاگه زمانه به تنت زخمای نامرئی زدهسایه ی برج سرطان رو سر تقویم منهسازتو بردار و بخون آوازی از جنس جنونترانه ای با لحجه ی عشق و یکی شدن بخونمن و تو باید با هم کوه ها رو جابجا کنیممنو تو باید باهم دنیارو همصدا کنیمرویاهات از یادت نرن آرزو هات تموم نشندنیا صداتو میشنوه زندگی رو فریاد بزنمن و تو باید با هم کوهارو جابه‌جا کنیممنو تو باید باهم دنیارو هم صدا کنیمرویاهات از یادت نرن آرزو هات تموم نشندنیا صداتو میشنوه زندگی رو فریاد بزنآخر راهمون اگه تو دل مه پنهون میشهاگه دلامون تو مسیر لحظه به لحظه خون میشهنگو صدای من و تو گم میشه تو همهمه هانگو که این سایه‌ی یدخیم میمونه رو سر مایک یصداتو میشنوه از اونور خاک زمینتنها ترانه میگذره از مرزای هر سرزمینمن و تو باید با هم کوه ها رو جابجا کنیممنو تو باید باهم دنیارو همصدا کنیمرویاهات از یادت نرن آرزو هات تموم نشندنیا صداتو میشنوه زندگی رو فریاد بزنمن و تو باید با هم کوهارو جابه‌جا کنیممنو تو باید باهم دنیارو هم صدا کنیمرویاهات از یادت نرن آرزو هات تموم نشندنیا صداتو میشنوه زندگی رو فریاد بزن به سراغ من اگر می آیید . . .!...ادامه مطلب
ما را در سایت به سراغ من اگر می آیید . . .! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kamranmohammadzadeha بازدید : 105 تاريخ : جمعه 18 آذر 1401 ساعت: 21:47

کدخدایی که گمان کرده خدای ده ماستکدخدایی که گمان کرده خدای ده ماست!کدخدا نیست خدا نیست بلای ده ماست…کدخدا نیست خدا نیست بلای ده ماست…روزگاریست به گوش همه خواند که خداست!روزگاریست به گوش همه خواند که خداست!خانه اش در ده ما نیست جدای ده ماست…بینوا بی خبر از حال و هوای ده ماست…بینوا بی خبر از حال و هوای ده ماست!کدخدا دیر زمانیست که دیوانه شده ست!کدخدا دیر زمانیست که دیوانه شده ست…از زمانی که به دیدار خدا رفته و در خانه شده ستخانه را دیده خدا را نه ولی با همه بیگانه شده ست!غافل از آن نکه خدا در همه جای ده ماست…بینوا بی خبر از حال و هوای ده ماست! به سراغ من اگر می آیید . . .!...ادامه مطلب
ما را در سایت به سراغ من اگر می آیید . . .! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kamranmohammadzadeha بازدید : 110 تاريخ : پنجشنبه 10 آذر 1401 ساعت: 22:21

تکفیر میکنی گُلو به جرم انتشار عطرخط میزنی فواره رو قطره به قطره سطر سطرمنو به دار میکشی به اتهام یک نفسپرنده رو پر میبُری در این شب قفس قفسدیوار میکشی هنوز بین چراغ و چشم منزنجره ها رو میکُشی از ترس همصدا شدنرگبار میبندی به ماه فانوسو گردن میزنیستاره پایین میکشی آینه ها رو میشکنیبا سردخونه های پُر با خشم ما چه میکنی؟با بغض زندونی شده تو این صدا چه میکنی؟با سردخونه های پُر با خشم ما چه میکنی؟با بغض زندونی شده تو این صدا چه میکنی؟شکنجه میدی گندمو با سایه ی داس غضبحراج میکنی تن مزرعه رو وجب وجبلاله به حبس میبری شبپره پرپر میکنیخورشیدو می دزدیو شب رو مکرر میکنیرگبار میبندی به ماه فانوسو گردن میزنیستاره پایین میکشی آینه ها رو میشکنیبا سردخونه های پُر با خشم ما چه میکنی؟با بغض زندونی شده تو این صدا چه میکنی؟با سردخونه های پُر با خشم ما چه میکنی؟با بغض زندونی شده تو این صدا چه میکنی؟ به سراغ من اگر می آیید . . .!...ادامه مطلب
ما را در سایت به سراغ من اگر می آیید . . .! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kamranmohammadzadeha بازدید : 137 تاريخ : چهارشنبه 4 آبان 1401 ساعت: 18:50

ای طلا بانوی ناب خاوری بسه تن دادن به نابرابریچه کسی گفته من از تو بیشترم چه کسی گفته تو از من کمتریای طلا بانوی ناب خاوری بسه تن دادن به نابرابریچه کسی گفته من از تو بیشترم چه کسی گفته تو از من کمتریشرم قصه ی منه سکوت من بی سبب هرگز نبود غروب تومن شریک جرم آزار تو ام در لباس یاور و محبوب توزخمی باغ عَدن جفت من نیمه ی مناسم پُرشکوه تو با غرور فریاد بزنزخمی باغ عَدن جفت من نیمه ی مناسم پُرشکوه تو با غرور فریاد بزننازنین از قفس بیزار من جای تو گوشه ی خاموشی نبودهمدل و همراه من خونه ی تو پشت پرده ی فراموشی نبودقصه ی حوا رو بسپار دست باد بذار این افسانه رو باد ببرهگر چه باد از نفس افتاده هم این فریب کهنه رو نمی خرهزخمی باغ عَدن جفت من نیمه ی مناسم پُرشکوه تو با غرور فریاد بزنزخمی باغ عَدن جفت من نیمه ی مناسم پُرشکوه تو با غرور فریاد بزنتو همونی که به بیداری رسید وقتی باد اومد صدام و ببرهچه کسی گفته که تو سفره شب سهم خورشید من از تو بیشترهمن تموم کردم کلام درد تو بعد از این نوبت توست بانوی مناین صدا و این ترانه مال تو بی گذشت از غفلت من حرف بزنزخمی باغ عَدن جفت من نیمه ی من اسم پُرشکوه تو با غرور فریاد بزنزخمی باغ عَدن جفت من نیمه ی من اسم پُرشکوه تو با غرور فریاد بزن به سراغ من اگر می آیید . . .!...ادامه مطلب
ما را در سایت به سراغ من اگر می آیید . . .! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kamranmohammadzadeha بازدید : 136 تاريخ : يکشنبه 1 آبان 1401 ساعت: 17:05