خانه بی سقف

ساخت وبلاگ
خانه بی سقف ما را آسمانی بود و نیست
بین ما و زندگانی ریسمانی بود و نیست
دوستی ها محکم و دیوارها پیوسته بود
پای دیوار جدایی نردبانی بود و نیست

کاش می شد گذشته ها رو پس بگیرم
زنده باشم از وطن نفس بگیرم
کاش می شد گذشته ها رو پس بگیرم
زنده باشم از وطن نفس بگیرم

یک پیاده صبح روشن یک سبد ابر بهاری
بر سر هر سفره ای رنگین کمانی بود و نیست
سال باران های تند و فصل تندرهای سخت
خانه دیروز ما را ناودانی بود و نیست

خاندانی خانمانی دودمانی بود و نیست
خاندانی خانمانی دودمانی بود و نیست

کاش می شد گذشته ها رو پس بگیرم
زنده باشم از وطن نفس بگیرم
کاش می شد گذشته ها رو پس بگیرم
زنده باشم از وطن نفس بگیرم
به سراغ من اگر می آیید . . .!...
ما را در سایت به سراغ من اگر می آیید . . .! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kamranmohammadzadeha بازدید : 135 تاريخ : دوشنبه 29 آبان 1396 ساعت: 4:36