شب سپید

ساخت وبلاگ

روي ابريشم چين نبض صداتو ميشه دوخت
ميشه اسم تو رو به شعله گره زد و نسوخت
ميشه ته مونده ي دريا رو به يادت سرکشيد
ميشه جز تو حتي آسمون آبي رو نديد
براي تحمل روز سياه به تو فکر مي کنم
براي تصاحب روياي ماه به تو فکر مي کنم
به تو فکر مي کنم
به تو فکر مي کنم
اشکاي من گوله گوله
مي چکن رو ماهيتابه
همه دود مي شن مي سوزن
شام من گريه کبابه

 

اشکاي من قطره قطره مي چکن روي کتابام
داره باز بارون مي باره اول و آخر حرفام
براي تحمل روز سياه به تو فکر مي کنم
براي تصاحب روياي ماه به تو فکر مي کنم
به تو فکر مي کنم
به تو فکر مي کنم
اشکاي من گوله گوله مي چکن رو شمع روشن
روي مهتاب قديمي مي چکن رو سايه ي من
دل دله کشف سپيده تو سفرهاي نديده
پر فواره يي رنگي از دو چشم تو چکيده

 

براي تحمل روز سياه به تو فکر مي کنم
براي تصاحب روياي ماه به تو فکر مي کنم
به تو فکر مي کنم
به تو فکر مي کنم
من کجاي شب تو رو گم کردم و تنها شدم
آخر کدوم سحر با بوسه يي پيدا شدم
اين کدوم دل بازيه که زخمي تنهاييه
دونه ي سرخ اناره که خود زيباييه
براي تحمل روزسياه به تو فکر مي کنم
براي تصاحب روياي ماه به تو فکر مي کنم
به تو فکر مي کنم
به تو فکر مي کنم

به سراغ من اگر می آیید . . .!...
ما را در سایت به سراغ من اگر می آیید . . .! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kamranmohammadzadeha بازدید : 143 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:13